- تخوار تورانی (تُ خوا / خا)
یکی از نجبای توران که رفیق فرود بود. (فهرست ولف). نام یکی از اعیان توران که همدست فرود بود. (لغت شاهنامه) :
تو ز ایدر برو بی سپه با تخوار
مدار این سخن بر دل خویش خوار.
فردوسی
سردار سپاه خسرو پرویز. (فهرست ولف). نام سردار خسرو پرویز. (لغت شاهنامه) :
تخوار آن زمان پیش خسرو رسید
که گنج و بنه سوی آن یل کشید.
فردوسی
تو ز ایدر برو بی سپه با تخوار
مدار این سخن بر دل خویش خوار.
فردوسی
سردار سپاه خسرو پرویز. (فهرست ولف). نام سردار خسرو پرویز. (لغت شاهنامه) :
تخوار آن زمان پیش خسرو رسید
که گنج و بنه سوی آن یل کشید.
فردوسی
